پاسخ به شبهات

هدف از تاسیس این وبلاگ پاسخگویی به شبهات اعتقادی و فرهنگی و سیاسی است که در سطح فضای مجازی ترویج داده می شود

پاسخ به شبهات

هدف از تاسیس این وبلاگ پاسخگویی به شبهات اعتقادی و فرهنگی و سیاسی است که در سطح فضای مجازی ترویج داده می شود

رهبر انقلاب در دیدار با طلاب و روحانیون: بازار شبهات رواج دارد؛ هم فضای مجازی کمک می‌کند و هم انگیزه‌ی سیاسی برای ترویج آن وجود دارد/ اینها مواجهه لازم دارد. برای جهاد لازم نیست فقط شمشیر برداریم؛ این بزرگترین جهاد است؛ برای این جهاد خود را آماده کنید. 25/2/1395

۱۰ مطلب با موضوع «احکام» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

با سلام و احترام خدمت مخاطبین وبلاگ پاسخ به شبهات


با توجه به افزایش و استفاده چشمگیر شبکه احتماعی تلگرام نزد کاربران ایرانی و نفوذ قابل توجه این شبکه اجتماعی لازم به ذکر می باشد که علاوه بر مباحثی که در این وبلاگ بارگذاری می شود و سعی در پاسخگویی به شبهات می باشد حجم بیشتر این پاسخ ها در کانال تلگرامی این وبلاگ می باشد که با مراجعه به لینک برای صفحه و عضویت در این کانال می توانید از آخرین سوالات و پاسخ ها مطلع شوید.


لازم به ذکر می باشد که همچنان نحوه طرح سوالات از طریق کامنت گذاری و یا ارسال ایمیل به این وبلاگ می باشد که پاسخ ها در این صفحه و کانال تلگرام قرار خواهد گرفت.



  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
من 6 ماهه که عروسی کردم . شوهرم خیلی با من نزدیکی میکنه. البته من هم اینکار رو دوست دارم ولی دیگه نه اینکه هر روز با هم سکس کنیم. این برام سخته. ازتون می خوام بهم بگید من می تونم بعضی وقت ها که حوصله ندارم براش ناز کنم و رابطه باهاش برقرار نکنم؟ یا برای نزدیکی شرط بذارم یا شوهرم رو تهدید کنم تو این زمینه؟ بگید چکار باید بکنم؟ راهنماییم کنید.

*** در رابطه با پرسش هایی که مطرح کردید، چند نکته را متذکر می شویم با این امید که پاسخ دغدغه های خود را در آن ها بیابید :


1. اگر مردی تکالیف خود را در قبال همسرش به طور کامل انجام دهد، زن در مواردی که عذر شرعی ندارد (مانند دوران پریودی و ...) و رابطه جنسی برای او بی ضرر و بی خطر است و مشقتی برایش به بار نمی آورد، می بایست تمکین کند و درخواست های متعارف جنسی شوهرش را اجابت نماید. پس با توجه به این مورد نمی توان دست به تهدید زد یا برای برقراری رابطه جنسی با شوهر شرط گذاشت (تذکر : حق حبس (خودداری از تمکین تا زمان دریافت مهریه عندالمطالبه و حال)، بنا به نظر مشهور، پس از یکبار نزدیکی، ساقط می شود). راه های مختلفی برای ناز کردن و اجابت نکردن خواسته همسر وجود دارد که به دلیل تکلیف زن (تمکین) آن ها پیشنهاد نمی شود، و راهی شرعی نیست؛ البته ناز کردن همسر برای شوهر خوب است و می تواند تحریک کننده باشد ولی باید با هدف تعمیق روابط و رابطه جنسی پر حرارت تر شکل بگیرد نه وسیله ای برای تنبیه شوهر.
2. بدانید که پاسخگویی به نیازهای جنسی همسر، اجر و پاداش اخروی فراوانی دارد؛ به علاوه لذت بخش است و بسیاری از هیجانات منفی شما و همسرتان را تخلیه می کند و به نزدیکی عاطفی بیشتر شما نیز می انجامد.
3. اگر شوهرتان درخواست رابطه جنسی کرد و شما خسته بودید یا حوصله انجام آن را نداشتید، آن را صراحتاً بیان کنید و از او بخواهید آن را به زمان دیگری موکول کند تا شما شاداب باشید و رابطه جنسی بهتری برقرار کنید. خیلی اوقات ما درخواست هایمان را درست مطرح نمی کنیم و انتظار داریم طرف مقابل ذهن ما را بخواند. اگر شوهرتان شما را دوست داشته باشد و شما هم با او مهربانانه رفتار کنید، مطمئناً او درخواست های شما را قبول خواهد کرد.
4. برخی اوقات قبل از اینکه او بخواهد خودتان پیش قدم برای این رابطه شوید و رابطه ای گرم و پرحرارت را آغاز و به اتمام رسانید؛ آنگاه زمانی که حوصله رابطه جنسی را نداشتید و خسته بودید و آن را هم بیان کردید ولی شوهرتان توجهی نکرد و اقدام به رابطه جنسی نمود، طبیعتاً حرارت کمتری خواهید داشت و شوهرتان با مقایسه این رابطه ها به این نتیجه می رسد که وقتی شما تمایل لازم را نداشته باشید، رابطه جنسی، لذت بخش نخواهد بود، چون شما در این رابطه، فعال نیستید؛ پس تغییر دیدگاه خواهد داد.
5. هر گاه علاقه به دخول نداشتید و رابطه هر روزه برایتان سخت و مشقت آور بود (به دلیل خستگی، حمام رفتن جهت انجام غسل و ...)، آن را مطرح کنید و از راه های دیگر به ارضای جنسی شوهرتان بپردازید.
6. این را نیز بدانید که معمولاً در سال اول ازدواج، رابطه جنسی زیاد، میان زن و شوهر، طبیعی است و پس از مدتی این نوع رابطه به حالت عادی و نرمال، باز می گردد.
  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
مدتی است زن متأهلی عاشق و شیدای من شده و قصد دوستی با من را دارد و من هم هر چه از او دوری و بی محلی می کنم او عاشق تر می شود و مهرم در دلش بیشتر می گردد. لطفا راهنماییم کنید که در این وضعیت، به عنوان پسری مجرد، چکار کنم و چگونه از دست این زن رها شوم؟

از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.

در پاسخ به سوالی که مطرح کردید، ابتدا ماجرایی واقعی را برایتان نقل می کنم که در سال 1390 و در کشور خودمان رخ داده است :
«مردی که به ظن ارتباط پسری مجرد با همسرش، این پسر را از پا در آورده بود بار دیگر به مرگ محکوم شد. چندی پیش مردی به پلیس ۱۱۰ زنگ زده و از پیدا شدن یک جسد که در زمینی خاکی به حال خود رها شده بود خبر داد. با حضور پلیس و انجام تحقیقات مشخص شد که مقتول فردی به نام سعید و مجرد است. ماموران با پرس و جو از خانواده مقتول دریافتند وی دشمنی خاصی با کسی نداشته و اتفاقا فردی محبوب هم بوده است.اما در زندگی این مرد نکته‌ای بود که شک ماموران را برمی انگیخت و این رابطه وی با زنی به نام نرگس بود. برای همین ماموران به سراغ نرگس رفته و از وی در این‌باره سوال کردند اما این زن مدعی شد هیچ اطلاعی از قتل سعید ندارد. بازجویی از متهمه ادامه یافت تا اینکه نرگس سرانجام پرده از واقعیت برداشت و گفت شوهرش حسین قاتل سعید است. این زن گفت: شوهرم به من و این مرد مشکوک شده بود و فکر می‌کرد ما با هم ارتباط داریم. به همین خاطر هم او را از سر راه برداشت. بلافاصله حکم جلب حسین صادر و وی دستگیر شد. حسین بلافاصله پس از دستگیری به طور خودجوش به این قتل اقرار کرد و گفت: سعید را من کشتم. از مدتی قبل می‌دانستم که وی با همسرم ارتباط دارد. این موضوع را به همسرم گفتم و از او خواستم به این رابطه پایان دهد ولی قبول نکرد و گفت باید مرا طلاق بدهی من علاقه‌ای به تو ندارم.نرگس البته اصل رابطه با سعید را انکار می‌کرد. من که علاقه شدیدی به نرگس داشتم حاضر به جدایی با وی نبودم ولی از طرفی نمی‌توانستم تحمل کنم که وی با یک مرد غریبه ارتباط داشته باشد. به همین خاطر سراغ سعید رفتم و به وی گفتم به این رابطه پایان دهد اما وی گفت نرگس خودش به رابطه با او علاقه‌مند است.این رابطه شوم دو سال ادامه پیدا کرد تا اینکه این اواخر فهمیدم نرگس به خانه سعید رفت و آمد دارد و حتی کارهای منزل وی را انجام می‌دهد. برای همین تصمیم به قتل وی گرفتم. روز حادثه اسلحه‌ای تهیه کردم و به سعید زنگ زده و گفتم می‌خواهم در ارتباط با موضوعی با او صحبت کنم. وقتی سر قرار آمد بدون اینکه مرا ببیند او را تعقیب کرده و در فرصتی مناسب وی را با شلیک گلوله کشتم؛ بعد هم موضوع را به نرگس گفتم. با این اعترافات متهم راهی دادگاه کیفری شده و به قصاص محکوم شد، ولی این حکم با اعتراض وی در دیوان عالی کشور نقض شده و به شعبه هم عرض سپرده شد. روز گذشته متهم بار دیگر در دادگاه مجرم شناخته و به مرگ محکوم شده و در ردیف اعدامی‌ها قرار گرفت. (منبع : روزنامه تهران امروز)

این اتفاقی که با هم مرور کردیم فقط یک حالت از فرجام اینگونه ارتباط های نامشروع است. خیلی اوقات ابراز علاقه ها و ارتباطات معمولی کار را به جاهای باریک می کشاند. قتل های فراوانی به خاطر اینگونه ارتباط ها رخ می دهد و ... .

*** پرسشگر گرامی؛ برقراری رابطه عاطفی و دوستانه با نامحرم (با هر توجیهی) در فضای شریعت اسلام جایز نیست و باید از آن اجتناب کرد؛ حال اگر این رابطه معطوف به زنی متأهل باشد، آسیب هایش قطعاً فراوان تر خواهد بود. خوشبخانه شما به دنبال قطع این ارتباط هستید و همین تصمیم شما، حل این مشکل را سهل و آسان می کند. ما در ادامه نکاتی را تقدیم تان می کنیم که توجه و عمل به آن ها در تصمیم صحیحی که گرفته اید یاری تان می دهد :
1. ایجاد یا قطع ارتباط با دیگران، بستگی تام به اراده خود فرد دارد. اگر شما واقعاً بخواهید ارتباطتان را با کسی قطع کنید، می کنید و طرف مقابل تان نمی تواند مانع شود. شما در نوشته تان گفتید «هر چه از او دوری و بی محلی می کنم او عاشق تر می شود ...»؛ دوری و بی محلی که شما از آن نام بردید معلوم است که به معنای قطع ارتباط شما نبوده، چون در قطع ارتباط شما دیگر هیچ رفتار و واکنشی از طرف مقابل خود نمی بینید، در حالیکه نوشته هایتان حاکی از بررسی رفتارهای اوست.
2. اگر می خواهید از این دامی که قطعاً توسط شیطان برایتان نهاده شده و زندگی دنیایی و اخرویتان را بر لبه پرتگاهی خطرناک قرار داده، رهایی یابید از همین الان هر گونه ارتباط با این زن را قطع کنید (حضوری، پیامکی، تلفنی، چت، مکاتبه ای و ...)؛ این توصیه ما را جدی بگیرید. اگر به این مورد عمل نکنید، از این مهلکه نجات نخواهید یافت. پس خود را دیگر در معرض ا و قرار ندهید و به هیچ وجه پیام هایش را نخوانید و صحبت هایش را نشنوید (شماره تلفن همراه و آدرس ایمیل تان را تغییر دهید).
3. اگر پس از قطع ارتباط، ایشان مزاحم تان شدند، او را تهدید به شکایت کنید و در صورت بی توجهی ، تهدید خود را عملی سازید. مطمئن باشید پس از این تهدید، رهایتان خواهد کرد؛ چون مجازات رابطه نامشروع برای متأهلین بسیار سنگین است.
4. فکر کردن به اینکه این عمل در دین اسلام حرام است و مورد رضایت خدا نیست و همچنین تفکر درباره عاقبت دنیایی و اخروی اینکار بهترین شیوه برای ترک این ارتباط و فکر نکردن به این موضوع است. همچنین در اولین فرصت اگر شرایط ازدواج را داشتید، با همسری مناسب ازدواج کنید. با ازدواج عواطف شما در جهت صحیح و شرعی خرج خواهد شد و از این دغدغه رهایی خواهید یافت.
5. برای قطع این ارتباط روی موارد زیر نیز خوب تفکر و تأمل کنید :
- آیا شما دوست دارید، مردی غریبه با همسر آینده تان ارتباط داشته باشد؟ مسلماً نه. وقتی خودتان دوست ندارید کسی با زندگی آینده تان این کار را بکند، خودتان نیز نباید با زندگی فردی دیگر این کار را بکنید. فراموش نکنید که دنیا دار مکافات است و اگر کسی بدی کند، بدی می بیند.
- می دانید اگر همچنان با زنی متأهل ارتباط داشته باشید و این ارتباط روزی بر ملا شود چه بر سر زندگی تان می آید؟ اطرافیان با شما چگونه برخورد می کنند؟ جامعه چگونه برخورد می کند؟ به آینده زندگیتان فکر کرده اید؟ به این فکر کنید که این رابطه شما ممکن است زندگی فرد مورد نظر را نیز به نابودی بکشاند و آنگاه شما هم مقصرید.
- گاهی این ارتباط ها به جاهای خطرناک و باریک (رابطه جنسی و ...) می کشد و مجازات هایی سنگین دنیایی (سنگسار، اعدام و ...) را گریبانگیر فرد می کند. آیا حیف نیست آدمی سرمایه زندگی خویش را تنها با یک اشتباهی که می تواند از آن جلوگیری کند بر باد دهد!
- فکر نمی کنید این زن، مقید به احکام شرع نیست و دست در دست شیطان دارد و می خواهد زندگی شما را نابود کند؛ چون با وجود داشتن همسر، علاقه به ارتباط با نامحرم دارد؛ پس با قطع ارتباط با او مانع نابودی زندگی تان شوید.
- هیچ زن مسلمانِ سالم و عاقل (که متأهل هم هست) چنین روابطی با پسری نامحرم برقرار نمی کند، چرا که :
الف) مهمتر از همه مورد رضایت خدا نیست و از لحاظ شرعی گناه است.
ب) مرد زندگی اش را انتخاب کرده و باید عواطفش را معطوف او کند نه پسری نامحرم.
ج) این رفتار خیانت به شوهر و حریم مقدس خانواده اش است و باعث بی آبرویی در جامعه و تباهی دنیا و آخرتش می شود.
د) مجازات های سنگین تری برای افراد متأهل در این گونه روابط در نظر گرفته می شود (سنگسار، اعدام و ...).

*** پرسشگر محترم؛ خدا را شاکر باشید که اتفاق ناگواری برای شما رخ نداده است و این فرصت را از عنایات خاصه خدا به خود بدانید که در اختیارتان قرار داده تا راه درست را انتخاب کنید؛ پس راه درست را انتخاب کنید.

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰

مراتب روزه

علماى اخلاق روزه را به روزه عوام، روزه خواص و روزه خواص الخواص درجه بندى کرده‏ اند، آیا این امر دلیل دینى دارد؟

آنچه علماى اخلاق فرموده‏ اند، برگرفته از مجموع روایاتى است که در این زمینه وجود دارد. امام باقرعلیه السلام درباره روزه «عوام» مى‏ فرماید: «روزه ‏دار هر کارى انجام دهد، براى روزه او زیانى ندارد؛ اگر از چهار کار خود دارى کند: خوردن، آشامیدن، آمیزش با زنان و فرو رفتن در آب».من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 107.
امام صادق ‏علیه السلام در باره روزه «خواص» مى‏ فرماید: «هرگاه روزه‏ دار بودى، باید گوش و چشم تو در برابر کارهاى حرام و همه اعضاى تو در برابر کارهاى زشت نیز روزه‏ دار باشد».بحار الانوار، ج 96 ص 292.
حضرت على‏ علیه السلام در باره روزه «خواص الخواص» مى ‏فرماید: «روزه قلب و خود دارى از فکر گناه، برتر از روزه شکم و خود دارى از خوراک است».ر.ک: غرر الحکم و درر اللکلم. (احکام روزه، سید مجتبی حسینی، کد: 5/500017)

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
حکم تقویت اسپرم شوهر، با استفاده از اسپرم مرد دیگر و تلقیح این اسپرم تقویت شده به رحم همسر چیست؟

همه مراجع (به جز خامنه‏ اى ): این کار جایز نیست. فاضل، جامع‏المسائل، ج 1، س 2113 ؛ نورى، استفتاءات، ج 1، س 984 ؛ مکارم، استفتاءات، ج 1، س 1533 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 2، التلقیح، م 1 ؛ وحید، توضیح‏المسائل، م 2898 ؛ سیستانى، توضیح‏المسائل، تلقیح مصنوعى، م 65 ؛ بهجت، استفتاءات پزشکى، ص 41 صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1393 و 1397 و دفتر: تبریزى.
آیةاللَّه خامنه‏اى: اصل این کار اشکال ندارد ؛ به شرط آنکه از مقدمات حرام (مانند نگاه و لمس نامحرم ) پرهیز شود. اجوبة الاستفتاءات، س 1277 - 1271. (رساله دانشجویی، سید مجتبی حسینی، کد: 452/500016)

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰

ازدواج موقت

شرایط ازدواج موقت چیست و چگونه می توان آن را انجام داد؟

الف – عقد ازدواج تنها طریق مشروع و سالم در برقراری ارتباط همسری بین زوجین است و در این امر فرقی بین ازدواج و دائم نمی‌باشد. پس طرفین پس از جاری شدن عقد، زن و شوهر یک دیگر محسوب می‌گردند و تنها تفاوت در این امر این است که در عقد موقت، پایان این ازدواج از پیش تعیین و توافق شده است.

ب – تفاوت‌هایی در تعهدات زن و مرد در ازدواج موقت با ازدواج دائم وجود دارد، از جمله آن که:

   1. - ذکر نشدن مهر در عقد دائم، عقد را باطل نمى‏سازد ؛ بر خلاف عقد موقت.

2. - زن و شوهر در عقد دائم از یکدیگر ارث مى‏برند ؛ بر خلاف عقد موقت.

3. - جایز نیست زن و شوهر در عقد دائم شرط کنند که نزدیکى انجام نگیرد ؛ بر خلاف عقد موقّت (زن می‌تواند شرط کند که نزدیکی صورت نگیرد، اما اگر بعداً راضی شد، مانعی ندارد)

4. - شوهر در عقد دائم باید نفقه زن را بپردازد ؛ برخلاف عقد موقّت.

5. - زن در عقد دائم بدون اجازه شوهر نمى‏تواند بیرون برود ؛ ولى در عقد موقت مى‏تواند ؛ مگر آنکه باعث تضییع حق شوهر شود.

6 - ذکر مدت در عقد دائم لازم نیست ؛ ولى در عقد موّقت باید حتماً مدّت ذکر شود. (چنانچه از تعیین زمان غافل شوند، عقد نکاح موقت به عقد  دائم بدل  خواهد شد و عقد منعقده ، دیگر، منقطع نیست و تمام احکام دائم بر این عقد بار خواهد شد – یعنی حتی برای جدایی باید صیغه طلاق جاری کنند و احکام طلاق بر آنها مترتب می‌باشد).

ج – صرف رضایت بین زن و مرد یا نیّت قلبی کافی نیست و حتماً باید صیغه عقد (دائم یا موقت) جاری شود. برای عقد موقت حتماً باید زمان و مهریه از پیش تعیین شده باشد.

د – بنا بر احتیاط، خطبه‌ی عقد (که ایجاب از طرف زن و قبول از طرف مرد است) باید به عربی صحیح خوانده شود. و طرفین خودشان می‌توانند این خطبه را بین خود جاری کنند و نیازی نیست که حتماً دیگری را وکیل بگیرند. به عنوان مثال در عقد موقت، پس از آن که زمان و مهریه تعیین شد، زن به قصد انشاء، یعنی به قصد محقق شدن این ازدواج بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ» و مرد نیز به قصد انشاء بگوید: «قَبِلتُ»، صحیح است و عقد منعقد شده است.

اما اگر (بنا به اجازه بسیاری از فقها) به زبان دیگری (مثلاً به فارسی) می‌خوانند، حتماً باید لفظ ازدواج یا نکاح آورده شود. مثلاً اگر زن بگوید: «خود را در مدت معلوم و با مهر معین شده به ازدواج تو در آوردم» و مرد نیز بگوید: «قبول کردم»، عقد ازدواج موقت محقق شده است.

ﻫ - دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را تشخیص می‏دهد، اگر بخواهد ازدواج دائم یا موقت کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد و اگر به واسطه ازدواج دائم یا موقت باکره نباشد، اذن پدر برای او لازم نیست و اگر پدر یا جد پدری او زنده نباشند، کسب اجازه از دیگران (مثل مادر یا برادر یا عمو و دایی و ...) لازم نیست.

توضیح: برخی از فقها «اذن پدر برای دختر باکره» را «احتیاط واجب» دانسته‌اند، و در احتیاط واجب مقلد می‌تواند به مرجع تقلید دیگری رجوع نماید.

و – مرد مسلمان نمی‌تواند با زنان کافره ازدواج دائم یا موقت نماید، اما ازدواج موقت با زنان اهل کتاب (مثل: مسیحی و یهودی) جایز است.

ز- مرد نمی‌تواند به صورت همزمان با دو خواهر ازدواج دائم یا موقت نماید.

ح - در هر ازدواجی در هنگام فسخ عقد و یا تمام شدن مدت ازدواج (یا طلاق و یا مرگ شوهر)، لازم است زن مدتی را به عنوان "عده"  نگه دارد، که البته عده هر کدام متفاوت است. در طول مدت عده (چه دائم و چه موقت)، زن نباید با شخص دیگری ازدواج کند و چنانچه ندانسته و از روی ندانستن مسئله «عده»  با شخص دیگری ازدواج کند [یا العیاذ بالله مرتکب زنا شود]، آن مرد تا ابد بر او حرام خواهد شد و به هیچ وجه امکان ازدواج دوباره با او نیست.

در ازدواج موقت، «عده» - یعنی همان زمانی که  در آن زمان، زن نمی‌تواند با کسی دیگر  ازدواج نماید - چنانچه زن، خون حیض می‏بیند، مدت عده بعد از اتمام مدت ازدواج موقت، دو مرتبه، پریود کامل است،  و چنانچه خون حیض نمی‏بیند 45 روز عده نگه دارد کافی است.

ط – زنی و مردی که در ازدواج موقت یک دیگر هستند، نمی‌توانند در طول این مدت با یک دیگر ازدواج دائم نمایند، بلکه اگر چنین شرایطی حاصل شد، مرد باید با قصد و به لفظ بگوید که مانده‌ی مدت این ازدواج را بخشیدم. در این صورت از هم جدا شده و می‌توانند با یک دیگر ازدواج دائم نمایند.

ی - فرزند حاصل از ازدواج موقت حکم سایر فرزندان حلال زاده در ازدواج دائم را دارد که مخارج نفقه آن نیز به عهده پدر است و حضانت آن (پسر تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی) با مادر است ـ البته اگر مادر نخواهد می‌تواند از ابتدا او را به پدر تحویل دهد.

مجدداً لازم به تذکر است که آن چه بیان شد، فقط کلیات جهت اطلاع بیشتر بود و لازم است هر کس با استفاده از رساله یا ارتباط با مرجع تقلید، جزئیات خاص خود را استفتاء نماید.

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
چرا زن مجتهده نمی تواند مرجع تقلید باشد، در حالی که او نیز مانند مردان تلاش کرده و به درجه اجتهاد رسیده است؟

اجتهاد غیر از مرجعیت تقلید است و علاوه بر بعد علمی نیاز به حضور در فعالیت های گسترده اجتماعی و ارتباط با همه اقشار است و اسلام به لحاظ حفظ عفاف زن بیشتر بر بعد تربیتی او تکیه کرده است و با حذف بارهای سنگین و زحمت طاقت فرسای سر وکار داشتن با افراد، جمعیت ها و سازمان ها، برخی از کارها را به زنان اختصاص داد که از لحاظ کارکرداجتماعی و دینی بی نظیر است، پس آن زحمت دردسر ساز که از نظر اخلاقی نیز زمینه سلب کرامت شایسته زنان را فراهم می کند از زنان حذف و به جای آن کارکردهای دیگری را به آنان واگذار کرد. مرجعیت دینى یک حق نیست که زنان از آن محروم شده‏ اند، بلکه تکلیف و مسئولیت است. بسیارى از بزرگان فقاهت حاضر نمى‏ شدند مرجع شوند، چون این کار تکلیف است و مسئولیت دارد. آنچه مایه ارزش آدمى است، مرجعیت نیست، بلکه فقاهت است که در آن زن و مرد یکسانند. هر که بخواهد مى ‏تواند فقیه بشود. مرجعیت نوعی مسئولیت اجتماعی و از نوع کارهاى اجرایى است که با توجه به همه جوانب، از ویژگى ‏هاى مردان است. چون در اسلام یک سرى خطوط قرمز در معاشرت ‏هاى زنان و مردان وجود دارد که در صورت تصدى زنان به شئون مرجعیت، چاره‏ اى جز نادیده گرفتن این خطوط قرمز وجود ندارد.(جوادى آملى، زن در آینه جمال و جلال، قم، اسرا، 1375، ص400)
گاهی صدور حکم از سوی مرجع تقلید آن چنان او را درگیر عرصه های فعالیت اجتماعی می کند که نه روحیه زنان با آن سازگار است و نه فعالیت سالم برای او میسر است. مرجع تقلید باید در عرصه های سیاسی، مبارازتی و اجتماعی حضور داشته و به موقع حکم صادره نموده و تصمیم لازم را اتخاذ نماید. از همین رو، اسلام در برنامه ریزى برای زندگى، مسؤلیت‏ ها و وظایفی که هماهنگ با تفاوت ‏هاى آفرینش زن و مرد است برای هر کدام مقررکرده است. برخى از مسئولیت ‏ها و وظایف در زنان و مردان یکسان و برابر، برخى متفاوت و برخى ترجیحاً به یکى از این دو واگذار شده است. خداوند حکیم از زیر و بم آفرینش انسان با خبر است، از این رو با وجود تفاوت ‏ها در آفرینش این دو، بار مسؤلیت را هماهنگ با آن قرار داده است.
گاهى گفته مى ‏شود: اگر مرجع تقلید مرد باشد، زن نیز ناچار است نزد او مراجعه کند، احکام، مشکلات و سؤال‏هاى علمى خود را مطرح کرده و پاسخ دریافت نماید. جواب این است که این ارتباط بسیار محدود و کار روزانه او نیست و لذا مشکلى را هم ایجاد نمى‏ کند. اما اگر زن یکى از مسئولیت ‏هاى مهم کلیدى از جمله «مرجعیت» را به عهده بگیرد، کار روزانه او پاسخگویى به صدها مرد متقاضى از اصناف و ارگان‏هاى مختلف اعم از دولتى و غیردولتى و مانند آن است .(زن در آیینه جلال و جمال، جوادى آملى، نشر فرهنگى رجا، چاپ چهارم، 1374، ص 381)
البته اگر زن بر اثر تلاش و مجاهدت‏ هاى علمى همانند مرحومه خانم امین، به مقام اجتهاد و مرجعیت نایل گردد، مى ‏تواند به نظر و فتواى خود عمل نماید و حتى طبق نظر برخى از اندیشمندان زنان دیگر هم مى‏ توانند به لحاظ فتواى دینى، وى را به عنوان مرجع تقلید انتخاب نموده و از نظریات او پیروى نمایند همان‏گونه که برخى عقیده دارند زن مى‏ تواند امام جماعت زنان شود.(مستمسک العروة الوثقى، السید محسن طباطبایى الحکیم، پیشین، ص 43 ؛ نیز ر.ک: جوادى آملى، زن در آیینه جلال و جمال، پیشین، ص 383)
به عبارت دیگر، لازمه مقام مرجعیت، ایفاى مسئولیت‏ هاى سنگین و طاقت‏ فرساى اجتماعى و گاهى رهبرى مبارزات سیاسى است و این کارها مستلزم سختى ‏ها و حضور اجتماعى بیش از توان زنان است. بنابراین مرجعیت یک مقام اجرایى است اما فقاهت و اجتهاد، کمال است؛ مرجعیت به خودى خود، کمال و ارزش محسوب نمى‏ شود،
آیت اللّه‏ جوادى آملى در این زمینه مى‏ فرماید: «کارهاى اجرایى به منزله امانتند، مرجعیت «امانت» است ولى فقاهت «ملک» است. وزارت امانت است، اما تقوا ملک است. آنچه تعلّق به جان دارد و کمال روح است، زن و مرد یکسانند. اما در محدوده آنچه امانت و وظیفه است و جداى از جان است، کارها تقسیم شده است».(زن در آیینه جلال و جمال، ص380) بنابراین زنان به خاطر ویژگى ‏ها و صفات طبیعى که دارند از مسئولیت مرجعیت معاف هستند و این منافاتى با تحصیل علم فقه و اجتهاد ندارد زیرا هر کسى مى‏ تواند به مقام اجتهاد دست یابد و اختصاصى به مردان یا زنان ندارد.(ر.ک: زن در آیینه جلال و جمال، ص382 ؛ زن از منظر اسلام، فریده مصطفوى و... ، ص114)

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰

خطای مراجع

با توجه به این که علما معصوم و مصوون از خطا نیستند، چرا ما باید از آنان تقلید نماییم؟ اگر آنان به خطا فتوا دهند چه کسی پاسخگو است، مقلد یا آن ها که چنین فتوا داده اند؟

در ابتدا گفتنی است؛ خطا در حکم و نظریه، اختصاص به مراجع ندارد در مورد یک پزشک هم این گونه نیست که همه تشخیص ها و نسخه های او درست باشد، بلکه قطعا در بین صدها نسخه ای که می¬دهد یکی هم اشتباه می شود. هم چنین در بین صدها فتوایی که یک فقیه صادر می کند احتمال این که برخی از آن ها اشتباه باشد وجود دارد. گر چه این چنین است ولی چاره ای هم غیر از این نیست وقتی دست ما از امام معصوم کوتاه شد راهی غیر از این باقی نمی ماند آیا می توان به دلیل وجود چند اشتباه در نسخه های پزشکان به طور کلی پزشکی را تعطیل کرد؟ بدیهی است که هیچ عاقلی به این سؤال پاسخ مثبت نمی دهد .
وظیفه مرجع تقلید نیز استنباط صحیح احکام از منابع معتبر است و در این راه چنانچه واقع را کشف کند دو پاداش برای او در نظر گرفته می
شود؛ پاداشی برای تلاش و کوشش او و پاداش دیگری به خاطر رسیدن به واقع و اگر به واقع نرسد، تنها پاداشی که به او داده خواهد شد به خاطر تلاش و کوشش او است. ضمن آن که عمل به این استنباط از سوی مرجع اجر خاص خودش را دارد. به همین دلیل گفته شده است«للمصیب اجران و للمخطی اجرٌ واحد» یعنی فقیهی که حکم فقهی صادر می‌کند اگر با واقعیت حکم الهی تطبیق کند دو اجر دارد، و اگر در استخراج و صدور حکم خطا کند، یک اجر می‌برد.
از یاد نبریم که این پاداش، مخصوص خطاکارانى است که تمام تلاش خود را روشمندانه بکار بسته اند، امّا به دلایلى که خارج از اختیار آنها بوده است به واقعیت و حقیقت نرسیده اند. پس فقیهى که در مباحث فقهى و فروعات دینى پس از تحقیق و بررسی کافى به واقع نرسیده است نه تنها مستحق مجازات نیست، بلکه حتّى شایسته دریافت اجر و پاداش الهى نیز هست.
اما وظیفه مقلد، پس از تعیین مرجع اعلم، عمل به فتوای مرجع است. چنانچه به آن فتوا عمل کند خواه مطابق با واقع باشد همانگونه که در اکثر قریب به اتفاق فتاوا این گونه است یا نباشد؛ به خاطر تعبدی که داشته، اجرش را خواهد دید و اگر از روی سستی و تنبلی به وظیفه خود عمل نکند، جزایش را نیز می بیند. آنچه مهم است دوری از سستی و کم کاری است. از این جهت اگر پژوهشگری تلاش کند و به خوبی وظیفه خودش را انجام دهد اگرچه به نتیجه نرسد اما حق الزحمه تلاش پژوهشی به او داده می شود.
از نکات یاد شده، معلوم می شود که خداوند حکیم و مهربان، هیچ موقع خطای مجتهد را به پای مقلد و عمل یا عمل نکردن مقلد را به پای مجتهد نمی نویسد. چرا که در واقع هر کس در گرو عمل خود و پاسخ گوی آن است، لیکن عمل هر کسی باید آگاهانه و مبتنی بر شناخت و آگاهی باشد که یا این آگاهی تفصیلی و با کارشناسی خود طرف است (اجتهاد) و یا با رهنمود گرفتن از نظرات کارشناسی دیگران (تقلید)، بنابراین چه مقلد و چه مجتهد، هر کس پیامدهای اعمال خود را خواهد دید. بله، اگر مجتهد در نظر کارشناسی خیانت کند و نظر حق را نگوید و مقلد بدان پی نبرده باشد پاسخگوی پیامدهای اعمال نادرست مقلد نیز خواهد بود.

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
احکام روابط نامزدی چگونه است؟

در صورتی که عقد شرعی با شرائط خوانده نشده باشد نامحرم هستند واطلاع خانواده ها ثمری ندارد و نمی‌توانند روابط دوستانه و صمیمانه با هم برقرار کنند. نگاه کردن آنها به یکدیگر نیز اگر از روى لذت و شهوت باشد حرام است،فرستادن پیامهای تحریک کننده نیز جایز نیست.اما اگر با اجازه پدر دختر صیغه محرمیت و یا عقد دایم خوانده شود هر گونه لذت از همدیگر جایز است.

  • محمد مهدی دزفولیان
  • ۰
  • ۰
درباره فواید و فلسفه روزه توضیح دهید؟

falsafe-rooze1.jpg
روزه داراى حکمت ها و فوایدى است. مهمترین آنها عبارت است:
1. روزه روح انسان را تلطیف، اراده او را قوى و غریزه هایش را تعدیل مى کند و به آدمى در مسیر تقوا و پرهیزگارى کمک مى کند.[1]
2. روزه براى برقرارى مساوات میان فقیر و غنى است تا مردم با چشیدن طعم گرسنگى، به یاد فقیران و محرومان بیفتند و حق آنان را ادا کنند.[2]
3. روزه آرام بخش دلها است.[3]
4. روزه اثر بهداشتى و درمانى فراوان دارد و باعث سلامتى و تندرستى جسم مى گردد.[4]
الکسى سوفورین (دانشمند روسى) روزه دارى را طریق درمان بسیارى از بیمارى ها - از جمله کم خونى، ضعف روده ها، رماتیسم، نقرس، بیمارى هاى چشم، مرض قند و بیمارى هاى کلیه و کبد - مى داند.[5]



پی نوشت ها:
[1]. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ؛ بقره2، آیه 183.
[2]. احادیث بسیارى در این زمینه آمده است، ر.ک : من لایحضره الفقیه، ج 2، ح 1769-1766.
[3]. امام باقر علیه السلام مى فرماید : «الصّیامُ وَ الْحَجُّ تَسْکینُ الْقُلُوبِ» ؛ بحارالانوار، ج 78، ص 183.
[4]. رسول خدا صلى الله علیه و آله «صُومُوا تَصِحُّوا» ؛ «روزه بگیرید تا سالم شوید».
[5]. به نقل از : تفسیر نمونه، ج 1، ص 632.

  • محمد مهدی دزفولیان